64.622
düzenleme
("در حالی که من مشغول مشاهده مذکور در زندان اسکی شهیر بودم، فردی معنوی که مروج گمراهی و ضلالت بود هم چون شیطانی انسی در مقابلم ظاهر شد و گفت: «ما دوست داریم همه نوع لذت حیات را بچشیم و به دیگران بچشانیم، با ما کاری نداشته باش.»" içeriğiyle yeni sayfa oluşturdu) |
("== مسأله سوم ==" içeriğiyle yeni sayfa oluşturdu) |
||
81. satır: | 81. satır: | ||
حال که مرگ را به قیمت ذوق و لذت، فراموش کردهیی و به ضلالت و گمراهی پرداختهیی، یقین بدان که طبق حکم ضلالت تو، تمام زمان گذشته مرده و معدوم است؛ و چون گورستان ترسناکی ست، که در درونش جنازهها پوسیدهاند. درد و مصیبتهایی که بر اثر مرگ ابدیِ دوستانِ فراوان و فراقهای بیشمار به دلیل وابستگیهای انسانی و مسیر گمراهی، بر سرت و بر قلبت – اگر نمرده باشد – ریخته، لذتهای سرمستانه و حقیرت را از بین میبرد و به همین صورت زمان آینده را نیز به سبب بیاعتقادی برایت معدوم و تاریک و مرده و ترسناک میکند، و چون گردن بیچارههایی که از آن جا وارد عالم وجود و زمان فعلی میشوند با ساطور اجل بریده و به عالم نیستی پرتاب میگردد، به موجب گرایش به عقل، نگرانیهای دردآور بیشماری را بر وجود بیایمانت تحمیل کرده، و لذتهای جزیی و سفیهانهات را زیر و زبر میکند. | حال که مرگ را به قیمت ذوق و لذت، فراموش کردهیی و به ضلالت و گمراهی پرداختهیی، یقین بدان که طبق حکم ضلالت تو، تمام زمان گذشته مرده و معدوم است؛ و چون گورستان ترسناکی ست، که در درونش جنازهها پوسیدهاند. درد و مصیبتهایی که بر اثر مرگ ابدیِ دوستانِ فراوان و فراقهای بیشمار به دلیل وابستگیهای انسانی و مسیر گمراهی، بر سرت و بر قلبت – اگر نمرده باشد – ریخته، لذتهای سرمستانه و حقیرت را از بین میبرد و به همین صورت زمان آینده را نیز به سبب بیاعتقادی برایت معدوم و تاریک و مرده و ترسناک میکند، و چون گردن بیچارههایی که از آن جا وارد عالم وجود و زمان فعلی میشوند با ساطور اجل بریده و به عالم نیستی پرتاب میگردد، به موجب گرایش به عقل، نگرانیهای دردآور بیشماری را بر وجود بیایمانت تحمیل کرده، و لذتهای جزیی و سفیهانهات را زیر و زبر میکند. | ||
اگر ضلالت و سفاهت را رها کنی و وارد دایره ایمان حقیقی و راه مستقیم شوی با نور ایمان خواهی دید که زمان سپری شدهی گذشته، معدوم و چون گورستانی که همه چیز را میپوساند، نیست، بلکه عالمی نورانیست که موجود است، تبدیل به آینده میشود و به منزله دالانیست که ارواح باقی برای ورود به دارالسعادة آینده در آن انتظار میکشند؛ گذشته نه تنها دردآور نیست، بلکه بسته به قوت ایمان، نوعی از لذت معنوی بهشت را در دنیا میچشاند و آینده نیز نه تنها منزلگاهی ظلمانی و وحشتناک نیست، بلکه اگر با چشم ایمان نگاه کنیم کاخهای سعادت ابدی را مشاهده خواهیم کرد، که در آنها ضیافت و نمایشگاههای احسانِ یک رحمنِِ رحیمِ ذوالجلالِ و الاکرام برپا شده است؛ رحمنِ رحیمی که صاحب کرم و رحمت بیحدوحصر بوده، و بهار و تابستان را بهسان سفرهیی پر از نعمتهای متعدد قرار داده است، فرد مؤمن با ذوق و شهود ایمانی، کشش رفتن به آنجا را در خود حس کرده، و به نسبت ایمانش میتواند نوعی از لذتهای عالم باقی را احساس کند. پس لذت حقیقی و عاری از درد و الم صرفاً در ایمان و با ایمان حاصل میگردد. | |||
<div lang="tr" dir="ltr" class="mw-content-ltr"> | <div lang="tr" dir="ltr" class="mw-content-ltr"> |
düzenleme