İçeriğe atla

On Birinci Şuâ/fa: Revizyonlar arasındaki fark

"دیوانه وار درصدد چاره‏‏یی برمی‏آید تا حواس خویش را پرت کند، زیرا مثلاً مادر وقتی می‏بیند فرزندش - که حاضر است روحش را فدایش کند - مدام در خطر است؛ برخود می‏لرزد. و آنان که نمی‏توانند پدر و برادران خود را از بلایا نجات دهند همواره نوعی گرفتگی و ترس را اح..." içeriğiyle yeni sayfa oluşturdu
("خانه انسان دنیای کوچک او و شاید بهشت کوچکش را تشکیل می‏دهد. اگر ایمان به آخرت، حکمران سعادت خانه آدمی نباشد، افراد خانه مزبور به نسبت مهربانی و محبت و دلبستگی‏هایشان با نگرانی‏های الیمی مواجه می‏شوند و عذاب می‏بینند. بهشت‏شان تبدیل به جهنم می‏شود و..." içeriğiyle yeni sayfa oluşturdu)
("دیوانه وار درصدد چاره‏‏یی برمی‏آید تا حواس خویش را پرت کند، زیرا مثلاً مادر وقتی می‏بیند فرزندش - که حاضر است روحش را فدایش کند - مدام در خطر است؛ برخود می‏لرزد. و آنان که نمی‏توانند پدر و برادران خود را از بلایا نجات دهند همواره نوعی گرفتگی و ترس را اح..." içeriğiyle yeni sayfa oluşturdu)
446. satır: 446. satır:
خانه انسان دنیای کوچک او و شاید بهشت کوچکش را تشکیل می‏دهد. اگر ایمان به آخرت، حکمران سعادت خانه آدمی نباشد، افراد خانه مزبور به نسبت مهربانی و محبت و دلبستگی‏هایشان با نگرانی‏های الیمی مواجه می‏شوند و عذاب می‏بینند. بهشت‏شان تبدیل به جهنم می‏شود و با تفریحات و سرگرمی‏های موقت عقل خود را فریب داده، و از کار می‏اندازند؛ شترمرغی می‏شوند که شکارچی را می‏بیند، اما نمی‏تواند فرار یا پرواز کند، چنین کسی سرش را زیر شنزار می‏کند تا دیده نشود، سر در غفلت فرو می‏برد تا مرگ و نیستی و فراق، او را نبیند.
خانه انسان دنیای کوچک او و شاید بهشت کوچکش را تشکیل می‏دهد. اگر ایمان به آخرت، حکمران سعادت خانه آدمی نباشد، افراد خانه مزبور به نسبت مهربانی و محبت و دلبستگی‏هایشان با نگرانی‏های الیمی مواجه می‏شوند و عذاب می‏بینند. بهشت‏شان تبدیل به جهنم می‏شود و با تفریحات و سرگرمی‏های موقت عقل خود را فریب داده، و از کار می‏اندازند؛ شترمرغی می‏شوند که شکارچی را می‏بیند، اما نمی‏تواند فرار یا پرواز کند، چنین کسی سرش را زیر شنزار می‏کند تا دیده نشود، سر در غفلت فرو می‏برد تا مرگ و نیستی و فراق، او را نبیند.


<div lang="tr" dir="ltr" class="mw-content-ltr">
دیوانه وار درصدد چاره‏‏یی برمی‏آید تا حواس خویش را پرت کند، زیرا مثلاً مادر وقتی می‏بیند فرزندش - که حاضر است روحش را فدایش کند - مدام در خطر است؛ برخود می‏لرزد. و آنان که نمی‏توانند پدر و برادران خود را از بلایا نجات دهند همواره نوعی گرفتگی و ترس را احساس می‏کنند. در قیاس با همین مطلب در زندگی دنیوی پردغدغه و متغیر، زندگی خانوادگی به ظاهر سعادتمند، به دلایل گوناگون سعادت خود را از دست می‏دهد و حتی قرابت و مناسبت در یک زندگی محدود و مختصر، موجب حصول صداقت حقیقی و اخلاص صمیمانه و خدمت و محبتی خالصانه نمی‏گردد، اخلاق به همان نسبت دچار افت می‏شود و سقوط می‏کند.
Çünkü mesela, valide ruhunu feda ettiği evladını daima tehlikelere maruz gördükçe titrer. Ve pederini ve kardeşini eksik olmayan belalardan kurtaramayan evlatlar, daim bir keder, bir korkaklık hisseder. Buna kıyasen bu dağdağalı, kararsız hayat-ı dünyeviyede o mesud zannedilen aile hayatı çok cihetlerle saadetini kaybeder ve kısacık bir hayattaki münasebet ve karabet dahi hakiki sadakati ve samimi ihlası ve garazsız bir hizmeti ve muhabbeti vermez. Ahlâk o nisbette küçülür, belki sukut eder.
</div>


<div lang="tr" dir="ltr" class="mw-content-ltr">
<div lang="tr" dir="ltr" class="mw-content-ltr">