64.902
düzenleme
("نیز چنان تازگی و طراوت و شادابی دارد که به رغم گذشت چهارده قرن از نزولش و سهولتی که در به دست آوردن این کتاب آسمانی وجود دارد، گویی همین حالا نازل شده است، و مردمان هر عصر این طراوت را طوری احساس میکردهاند که گویی قرآن آنها را مورد خطاب قرار میدهد. ه..." içeriğiyle yeni sayfa oluşturdu) |
("آری، حقیقت «حدوث»، عالم را در سیطره خود دارد، بیشتر موارد آن را با چشم میتوان دید و قسم دیگرش را عقل درمی یابد. در مقابل چشمانمان هر سال در فصل پاییز جهان را میبینیم که میمیرد، و صدها هزار نوع نبات و حیوانات کوچک که هر کدامشان دارای افراد بیشمار..." içeriğiyle yeni sayfa oluşturdu) |
||
615. satır: | 615. satır: | ||
«باید پیش رفت، برای کسب مرتبه دیگری از مراتب ایمان باید به '''هیأت مجموعه کائنات''' رجوع کرد و سخنان آن را شنید. باید درسهایی را که از ارکان و اجزای هستی گرفتهایم تکمیل کنیم.» آن گاه با دوربینی پرقدرت و فراگیر که از قرآن به دست آورده بود نگاه کرد و دید: | «باید پیش رفت، برای کسب مرتبه دیگری از مراتب ایمان باید به '''هیأت مجموعه کائنات''' رجوع کرد و سخنان آن را شنید. باید درسهایی را که از ارکان و اجزای هستی گرفتهایم تکمیل کنیم.» آن گاه با دوربینی پرقدرت و فراگیر که از قرآن به دست آورده بود نگاه کرد و دید: | ||
کائنات چنان معنادار و منظم است که چون کتابی سبحانی و مجسم، قرآنی ربّانی و جسمانی، سرایی صمدانی و تزیین شده و شهری رحمانی و زیبا دیده میشود. همه سورهها و آیات و کلمات و حتی حروف این کتاب و بابها و فصلها و صفحات و سطرها، و محو و اثباتهای معنادار و تغییر و تحوّلهای حکیمانه همیشگیاش، بالاجماع و بالبداهه بر هستی علیم کل شی، قدیر کل شی، مصنّف، نقاش ذوالجلال و کاتب ذوالکمالی که هر چیز را در هر چیز میبیند و مناسبات هر چیز را با چیزهای دیگر میداند و میسنجد، دلالت دارد؛ دانست که کائنات با انواع و ارکان و اجزا و جزئیات و سکنه و ورودی و خروجیهایش، بر موجودیت و وحدت صانعی بیمانند و خالقی متعالی دلالت میکند، آفریدگاری که با قدرتی لایتناهی و حکمتی بیمنتها و تغییرات مصلحتی و آفرینشهای مکرر و حکیمانه کار میکند. گواهی دو حقیقت بزرگ و فراگیر و مناسب با عظمت کائنات، اثبات کننده شهادت بزرگ کائنات به شرح زیر میباشد: | |||
'''حقیقت نخست:''' با حدوث و امکان مرتبط است که مورد نظر علمای هوشمند اصول دین و علم کلام و حکمای مسلمان میباشد و آن را با براهین متعدد به اثبات رساندهاند، آنها گفتهاند: | |||
''' | |||
«مادام که عالَم و همه چیز آن دستخوش تغییر و تبدیل میگردد، پس فانی و حادث است و نمیتواند قدیم باشد. حال که حادث است پس باید صانعی باشد تا آن را خلق کند؛ و مادام که در ذات هر چیز سبب وجودی یا عدمی وجود نداشته باشد، مساویست و نمیتواند واجب و ازلی باشد. نیز مادام که با براهین قطعی اثبات شده است اشیا با دور و تسلسل (که باطل است) قادر به ایجاد هم نیستند، بیتردید وجود واجب الوجود لازم میآید؛ واجب الوجودی که نظیرش ممتنع است، و محال است که مانندی داشته باشد و همه چیز جز او، میباید ممکن و ماسوایش مخلوق باشد.» | |||
آری، حقیقت «حدوث»، عالم را در سیطره خود دارد، بیشتر موارد آن را با چشم میتوان دید و قسم دیگرش را عقل درمی یابد. در مقابل چشمانمان هر سال در فصل پاییز جهان را میبینیم که میمیرد، و صدها هزار نوع نبات و حیوانات کوچک که هر کدامشان دارای افراد بیشمار و در حکم کائناتی برخوردار از حیات هستند، نیز همراه عالم میمیرند، اما این مردن چنان با نظم و ترتیب است که هستهها و تخمها را به عنوان مدار حشر و نشر و معجزات حکمت و رحمت و حقایق خارقالعادهی قدرت و علم، در فصل بهار به جای خود رها میکند، تا دفتر اعمال و برنامهی وظایفی را که به انجام رساندهاند بدانها سپرده و تحت حمایت حافظ ذوالجلال و نزد حکمت او به امانت گذاشته سپس وفات میکنند. | |||
همان درختان و گیاهان و قسمی از حیوانات که مرده بودند در فصل بهار به عنوان صدها هزار نمونه و دلیل و مثال برای حشر اعظم به همان شکل احیا میشوند و جان مییابند. قسمی از آنها نیزطوریست که مشابهشان در همان جای سابق ایجاد و احیا میشود. موجودات بهار گذشته صفحات اعمال و وظایف خود را منتشر میکنند و به آگاهی میرسانند و مثالی از آیه وَاِذَا الصُّحُفُ نُشِرَت۟ (<ref> و هنگامی که نامههای اعمال پخش و گشوده میشود. (تکویر: 10).</ref>) را به نمایش میگذارند. | |||
</ | |||
به لحاظ هیأت جامع هستی، درهر پاییز و هر بهار عالَمی بزرگ میمیرد و عالَمی جدید به وجود میآید. مردن و به وجود آمدن مذکور از چنان نظم و ترتیبی برخوردار است که مردنها و زنده شدنها همه با میزان و نظم مشخصی در تمام انواع مزبور صورت میگیرد؛ گویا دنیا مسافرخانهییست که عوالم دارای حیات، ساکن آن میشوند و جهانهای مسافر و سیار به سویش میآیند و وظایف خویش را به انجام میرسانند و آن گاه میروند. | |||
<div lang="tr" dir="ltr" class="mw-content-ltr"> | <div lang="tr" dir="ltr" class="mw-content-ltr"> |
düzenleme