64.902
düzenleme
("اگر بر فرض محال طبیعت را یک مطبعه بدانیم؛ تنظیم امورانتشار یعنی قرار دادن انتظام معّینش در قالب، از مسایل اصلی یک چاپخانه خواهد بود؛ حال ایجاد مواد موجود در بدن ذی حیاتان که صدبار مشکلتر از ایجاد نظم و قالب بندی معین در مطبعه است، و جمع آوری این مواد از..." içeriğiyle yeni sayfa oluşturdu) |
("صانع ذوالجلال و قادر کل شی مانند آن چه در مثال کتاب و ساعت بود، اسباب را خلق کرد، مسببات را نیز خلق میکند. او با حکمت خویش مسببات را به اسباب پیوند میدهد. جلوهیی از شریعت فطری کبرای الهی را که عبارت است از قوانین عادة الله - برای تنظیم حرکات کائنات - ت..." içeriğiyle yeni sayfa oluşturdu) |
||
186. satır: | 186. satır: | ||
اگر بر فرض محال طبیعت را یک مطبعه بدانیم؛ تنظیم امورانتشار یعنی قرار دادن انتظام معّینش در قالب، از مسایل اصلی یک چاپخانه خواهد بود؛ حال ایجاد مواد موجود در بدن ذی حیاتان که صدبار مشکلتر از ایجاد نظم و قالب بندی معین در مطبعه است، و جمع آوری این مواد از نقاط مختلف عالم با میزانی مخصوص و سر و سامان دادن منظم به آنها و در اختیار مطبعه قرار دادنشان باز هم نیازمند قدرت و اراده قدیر مطلقی خواهد بود که آن مطبعه را ایجاد کرده است؛ به این ترتیب احتمال و فرض مطبعه بودن طبیعت کاملاً بیمعنا و بیهوده است. | اگر بر فرض محال طبیعت را یک مطبعه بدانیم؛ تنظیم امورانتشار یعنی قرار دادن انتظام معّینش در قالب، از مسایل اصلی یک چاپخانه خواهد بود؛ حال ایجاد مواد موجود در بدن ذی حیاتان که صدبار مشکلتر از ایجاد نظم و قالب بندی معین در مطبعه است، و جمع آوری این مواد از نقاط مختلف عالم با میزانی مخصوص و سر و سامان دادن منظم به آنها و در اختیار مطبعه قرار دادنشان باز هم نیازمند قدرت و اراده قدیر مطلقی خواهد بود که آن مطبعه را ایجاد کرده است؛ به این ترتیب احتمال و فرض مطبعه بودن طبیعت کاملاً بیمعنا و بیهوده است. | ||
صانع ذوالجلال و قادر کل شی مانند آن چه در مثال کتاب و ساعت بود، اسباب را خلق کرد، مسببات را نیز خلق میکند. او با حکمت خویش مسببات را به اسباب پیوند میدهد. جلوهیی از شریعت فطری کبرای الهی را که عبارت است از قوانین عادة الله - برای تنظیم حرکات کائنات - تعیین کرده؛ و در مقابل آن جلوه در اشیاء، طبیعت اشیاء را فقط به عنوان آینه و معکسی، با ارادهی خویش تعیین کرده است. و وجهی از طبیعت مزبور را که مظهر وجود خارجیست با قدرت خویش ایجاد کرد و اشیا را در متن طبیعت آفرید و دریکدیگر آمیخت. آیا پذیرش این حقیقت که کاملاً معقول و نتیجه براهین بیشمار است، آسان است (در حد وجوب لازم نیست؟)، یا این که بگوییم ماده بیجان، بیادراک، مخلوق، مصنوع، و بسیطی که شما سبب و طبیعت مینامید، همه جهازات و وسایل بیشمار و مورد نیاز برای هستی موجودات را در اختیارشان میگذارد و از آنها میخواهد کارهای حکیمانه و بصیرانه را خود انجام دهند؟ آیا این امر ممتنع و خارج از دایره امکان نیست؟ مطلب را به انصاف عقل بیانصاف تو ارجاع میدهیم. | |||
<div lang="tr" dir="ltr" class="mw-content-ltr"> | <div lang="tr" dir="ltr" class="mw-content-ltr"> |
düzenleme