İçeriğe atla

Yirmi İkinci Söz/fa: Revizyonlar arasındaki fark

"پس اي دوست! از آن‏جا که این سرزمین، این قصر باشکوه نشان از یگانگی دارد، و مزیّن به سکّه(<ref> سکّه: مُهر - خاتم </ref>) وحدت می‏باشد برخی از چیزها علی‏رغم وحدت و یگانگی، فرا گیرند و احاطه دارند (در سراسر عالم وجود دارند) و برخي ديگر به رغم تعدد‏شان (چون به هم شب..." içeriğiyle yeni sayfa oluşturdu
("هم چنان‏که از رودخانه‏یي حُبابي مي­گذرد، و حُباب­هایي كه از پي آن مي­آيند، مانند حُباب‏هاي پیشین مي­درخشند، لذا باید گفت آن چه به آن­ها روشنایی می‏دهد، صاحب نوری هميشگي و والاست؛ بنابراین تغيير سريع حالات و یک‏رنگ بودن بعدي و قبلی آن‏ها، نشان مي­د..." içeriğiyle yeni sayfa oluşturdu)
("پس اي دوست! از آن‏جا که این سرزمین، این قصر باشکوه نشان از یگانگی دارد، و مزیّن به سکّه(<ref> سکّه: مُهر - خاتم </ref>) وحدت می‏باشد برخی از چیزها علی‏رغم وحدت و یگانگی، فرا گیرند و احاطه دارند (در سراسر عالم وجود دارند) و برخي ديگر به رغم تعدد‏شان (چون به هم شب..." içeriğiyle yeni sayfa oluşturdu)
152. satır: 152. satır:


بيا اي دوست! تا دليلي قاطع به قوت ده دليل گذشته برايت بيان كنم! بيا اکنون بر كشتي(<ref> كشتي به تاريخ، جزيره به عصر سعادت اشاره دارد، اگر درساحل ظلماني اين عصر، لباس­هایی را كه مدنیت بدون «میم» بر ما پوشانده است، درآورده، و خود را به درياي زمان انداخته، و بر كشتيِ سیاحتی تاريخ سوار شده، و به جزیره عصر سعادت و جزيره عرب برويم، در واقع به زیارت فخر ِعالم (ع) در حين انجام مأموريت رفته­ایم، ذات آن حضرتی که چنان دليل روشني بر توحيد است، كه سطح روی زمين وچهره زمان گذشته وآينده را روشن کرده، و ظلمات كفر و ضلالت را برچيده است. </ref>) زمان بنشینیم.
بيا اي دوست! تا دليلي قاطع به قوت ده دليل گذشته برايت بيان كنم! بيا اکنون بر كشتي(<ref> كشتي به تاريخ، جزيره به عصر سعادت اشاره دارد، اگر درساحل ظلماني اين عصر، لباس­هایی را كه مدنیت بدون «میم» بر ما پوشانده است، درآورده، و خود را به درياي زمان انداخته، و بر كشتيِ سیاحتی تاريخ سوار شده، و به جزیره عصر سعادت و جزيره عرب برويم، در واقع به زیارت فخر ِعالم (ع) در حين انجام مأموريت رفته­ایم، ذات آن حضرتی که چنان دليل روشني بر توحيد است، كه سطح روی زمين وچهره زمان گذشته وآينده را روشن کرده، و ظلمات كفر و ضلالت را برچيده است. </ref>) زمان بنشینیم.
در دور دست جزيره­یی‏ست، به آن سو روانه شویم، كليدهاي اسرار اين عالم در آن‏جاست، همه به آن­جا چشم دوخته­اند، و انتظار چيزي را دارند؛ و از آن­جا دستور مي­گيرند؛


<div lang="tr" dir="ltr" class="mw-content-ltr">
<div lang="tr" dir="ltr" class="mw-content-ltr">