Translations:Yirmi Üçüncü Lem'a/69/fa
مثال دوم: فردی بدوی وارد محوطه یک پادگان میشود. حرکات منظم نظامیانی را میبیند که دسته جمعی در حال آموزشند. با حرکت یک نفر؛ یک گروهان، یک گردان و یک هنگ برمی خیزد، مینشیند و بعد به راه میافتد. میبیند که با دستور آتش یک نفر، همه آنها شروع به تیراندازی میکنند. او با عقل بدوی و عقب ماندهاش نمیتواند معنی دستورات فرمانده را که براساس نظام حکومتی و قوانین پادشاهی صورت میگیرد، بفهمد؛ لذا آن را انکار میکند و چنین تخیل میکند که سربازان با طنابی به هم دیگر بسته شدهاند. به طناب خیالیاش میاندیشد که چه قدر خارقالعاده است و متحیر میشود،