68.380
düzenleme
("'''حاشیه دوم:''' پس از آزادی از زندان دنیزلی در طبقه بالای هتل مشهور شهر نشسته بودم. درختان انبوه بید در باغهای زیبای مقابل به چشم میخورد و شاخ و برگهایشان به نحوی که گویی در حلقه ذکرند به شکل بسیار لطیف با نوازش باد و با حرکاتی جذاب و گیرا در رقص بودند...." içeriğiyle yeni sayfa oluşturdu) |
("آری، استاد محبوبم! همچنان که لطافت و جمال فوقالعاده گل اجازه نظر به خارهای آن را نمیدهد، این گل نورانی نیز فشارهای نُه ماه زندان را از یاد ما بُرد، طوری که گویی چنین چیزی وجود نداشته است." içeriğiyle yeni sayfa oluşturdu) |
||
802. satır: | 802. satır: | ||
</div> | </div> | ||
حضرت حق از شما استاد محبوب که بار سنگین و بزرگی را بر دوش ضعیف و نحیفتان تحمل میکنید تا ابد راضی باشد و با تخفیف این سنگینی تا ابد رخسارتان را بشاش فرماید؛ آمین! | |||
<div lang="tr" dir="ltr" class="mw-content-ltr"> | <div lang="tr" dir="ltr" class="mw-content-ltr"> |
düzenleme