64.902
düzenleme
("اي دوست! ای بیخبر از قضاوت! تو صاحب اين قصر را نميشناسي، و نمیخواهی بشناسی، و بر آن پافشاری میکنی؛ همچنین عقل و اندیشهات ظرفیت درک آفرینش و کارهای شگفتانگیز او را ندارد لذا انكار میکنی، در صورتي كه، مشكل اصلي و صعوبت واقعی در عدم شناخت اوست،" içeriğiyle yeni sayfa oluşturdu) |
("قدرت و حشمت این ذات را چنین میتوانی درک کنی: اين عالم بزرگ را او مانند یک قصر تنظيم میکند، و مانند قفسهای محرّک میگرداند، و این سرزمین بزرگ را به مثابه خانهای ـ بدون هیچ نقصی ـ اداره ميكند، ببين! هر از گاهی، مانند پر و خالی کردن ظرفی، اين قصر و این..." içeriğiyle yeni sayfa oluşturdu) |
||
137. satır: | 137. satır: | ||
طبق دو نمونه ذکر شده: '''هرگاه در اين قصربا نظم و ترتیب، و در این شهر آباد، و سرزمین پيشرفته، و عالم باشُکوه، همهی اشیا به ذاتی واحد نسبت داده شوند، كار آسان و سهل میشود، طوری كه سبب ارزانی، فراوانی و سخاوت ميگردد؛ در غیر این صورت تأمین هر چیزی چنان گران و دشوار ميشود، که با پرداخت كل دنيا هم نميتوان آن را به دست آورد.''' | طبق دو نمونه ذکر شده: '''هرگاه در اين قصربا نظم و ترتیب، و در این شهر آباد، و سرزمین پيشرفته، و عالم باشُکوه، همهی اشیا به ذاتی واحد نسبت داده شوند، كار آسان و سهل میشود، طوری كه سبب ارزانی، فراوانی و سخاوت ميگردد؛ در غیر این صورت تأمین هر چیزی چنان گران و دشوار ميشود، که با پرداخت كل دنيا هم نميتوان آن را به دست آورد.''' | ||
< | <span id="ONUNCU_BÜRHAN"></span> | ||
=== | === برهان دهم === | ||
دوست من كه اندکی منصف شدهای! پانزده روز است(<ref> پانزده روز، به سن تکلیف در پانزده سالگی اشاره دارد. </ref>)، که ما اينجا هستيم، اگر در این مدت با نظم و قوانين اين سرزمين آشنا نشده، و پادشاه آن را نشناخته باشیم، مستحق مجازات هستیم؛ و ديگر عذري براي ما باقي نمیماند، پانزده روز به ما مهلت داده شد و کاري به كار ما نداشتند؛ بیتردید ما در اينجا بیصاحب نیستیم، و در سرزمينی که مملو از مصنوعات ظریف، سرشار از هنر، و برخوردار از میزان و لطف و عبرت است نمیتوانیم، رفتاری چون حیوان داشته و همه چیز را ویران کنیم، اجازه تخریب به ما نمیدهند، البته مالك چنين سرزمين باشکوهی، مجازات ترسناکی دارد. | |||
قدرت و حشمت این ذات را چنین میتوانی درک کنی: اين عالم بزرگ را او مانند یک قصر تنظيم میکند، و مانند قفسهای محرّک میگرداند، و این سرزمین بزرگ را به مثابه خانهای ـ بدون هیچ نقصی ـ اداره ميكند، ببين! هر از گاهی، مانند پر و خالی کردن ظرفی، اين قصر و این سرزمین و این شهر را با كمالنظم پر میکند، و بعد در كمالحكمت از سكنه خالي ميکند، و مانند چیدن و برچیدن سفرهها، در سراسر این سرزمین بزرگ، انواع سفرههاي رنگين(<ref> سفرهها به سطح زمین در تابستان اشاره دارد، در آن، سفرههای رحمانی به شکل تازه و نو، گوناگون و مختلف، از آشپزخانه رحمت الهی پهن شده، و مدام عوض می شوند، لذا هر بوستان، یک آشپزخانه و هر درخت، خدمتکار پخش آنهاست. </ref>)، توسط دستی غيبي، چیده و برچیده میشود؛ و اینگونه غذاهاي متنوعي را تأمین نموده به همگان میخوراند، و به آساني سفرهیی را برچیده و دیگری را میگستراند. تو نیز شاهد این ماجرا هستی، و اگر هوشيار باشي، خواهي فهميد، كه در اين عظمت و شكوه حیرتانگیز، کَرَم سخاوتمندانه و بيپاياني وجود دارد. | |||
نیز مشاهده کن! همچنان که اين حقایق بر سلطنت و يگانگي آن ذات غیبی شهادت ميدهند؛ اين انقلابها و تحولات نیز که قافله قافله در پی هم میآیند و میروند، و روی پردههای حقیقی به نمایش درآمده، به انتها میرسند، گواهی بر دوام و بقای آن ذات بلند مرتبهاند، زیرا با از بين رفتن اشيا، اسباب آنان نیز از میان جمع برمیخیزد، در حالی که آن چه را به اسباب و عوامل ربط میدادیم، بار دیگر آفریده میشوند. پس روشن است که اين آثار، كار آن اسباب نيست، بلكه آثار ذاتي زوالناپذير است. | |||
<div lang="tr" dir="ltr" class="mw-content-ltr"> | <div lang="tr" dir="ltr" class="mw-content-ltr"> |
düzenleme