İçeriğe atla

Yirmi İkinci Söz/fa: Revizyonlar arasındaki fark

"دوست من كه اندکی منصف شده‏ای! پانزده روز است(<ref> پانزده روز، به سن تکلیف در پانزده سالگی اشاره دارد. </ref>)، که ما اين­جا هستيم، اگر در این مدت با نظم و قوانين اين سرزمين آشنا نشده، و پادشاه آن را نشناخته باشیم، مستحق مجازات هستیم؛ و ديگر عذري براي ما باقي ن..." içeriğiyle yeni sayfa oluşturdu
("قدرت و حشمت این ذات را چنین می­توانی درک کنی: اين عالم بزرگ را او مانند یک قصر تنظيم می­کند، و مانند قفسه‏ای محرّک می‏گرداند، و این سرزمین بزرگ را به مثابه خانه‏ای ـ بدون هیچ نقصی ـ اداره مي­كند، ببين! هر از گاهی، مانند پر و خالی کردن ظرفی، اين قصر و این..." içeriğiyle yeni sayfa oluşturdu)
("دوست من كه اندکی منصف شده‏ای! پانزده روز است(<ref> پانزده روز، به سن تکلیف در پانزده سالگی اشاره دارد. </ref>)، که ما اين­جا هستيم، اگر در این مدت با نظم و قوانين اين سرزمين آشنا نشده، و پادشاه آن را نشناخته باشیم، مستحق مجازات هستیم؛ و ديگر عذري براي ما باقي ن..." içeriğiyle yeni sayfa oluşturdu)
146. satır: 146. satır:
نیز مشاهده کن! همچنان که اين حقایق بر سلطنت و يگانگي آن ذات غیبی شهادت مي‏دهند؛ اين انقلاب­ها و تحولات نیز که قافله قافله در پی هم می‏آیند و می­روند، و روی پرده­های حقیقی به نمایش درآمده، به انتها می‏رسند، گواهی بر دوام و بقای آن ذات بلند مرتبه‏اند، زیرا با از بين رفتن اشيا، اسباب آنان نیز از میان جمع برمی‏خیزد، در حالی که آن چه را به اسباب و عوامل ربط می­دادیم، بار دیگر آفریده می­شوند. پس روشن است که اين آثار، كار آن اسباب نيست، بلكه آثار ذاتي­ زوال‏ناپذير است.
نیز مشاهده کن! همچنان که اين حقایق بر سلطنت و يگانگي آن ذات غیبی شهادت مي‏دهند؛ اين انقلاب­ها و تحولات نیز که قافله قافله در پی هم می‏آیند و می­روند، و روی پرده­های حقیقی به نمایش درآمده، به انتها می‏رسند، گواهی بر دوام و بقای آن ذات بلند مرتبه‏اند، زیرا با از بين رفتن اشيا، اسباب آنان نیز از میان جمع برمی‏خیزد، در حالی که آن چه را به اسباب و عوامل ربط می­دادیم، بار دیگر آفریده می­شوند. پس روشن است که اين آثار، كار آن اسباب نيست، بلكه آثار ذاتي­ زوال‏ناپذير است.


<div lang="tr" dir="ltr" class="mw-content-ltr">
هم چنان‏که از رودخانه‏یي حُبابي مي­گذرد، و حُباب­هایي كه از پي آن مي­آيند، مانند حُباب‏هاي پیشین مي­درخشند، لذا باید گفت آن چه به آن­ها روشنایی می‏دهد، صاحب نوری هميشگي و والاست؛ بنابراین تغيير سريع حالات و یک‏رنگ بودن بعدي و قبلی آن‏ها، نشان مي­دهد كه همه اين­ها تجلیات، نقوش و آيينه­ها، و صنایع ذاتی يگانه­ ابدي و زوال­ناپذير است.
Nasıl ki bir ırmağın kabarcıkları gidiyor, arkasından gelen kabarcıklar, gidenler gibi parladığından anlaşılıyor ki onları parlattıran, daimî ve yüksek bir ışık sahibidir. Öyle de bu işlerin süratle değişmesi, arkalarından gelenlerin aynı renk alması gösteriyor ki zevalsiz daimî bir tek zatın cilveleridir, nakışlarıdır, âyineleridir, sanatlarıdır.
</div>


<div lang="tr" dir="ltr" class="mw-content-ltr">
<div lang="tr" dir="ltr" class="mw-content-ltr">