64.622
düzenleme
("'''و مادام که،''' مالک هستی، زمین را از هستی و انسان را از زمین برگزید، و جایگاه بسیار والا و مقام بزرگی به او داد، و از بین انسانها هم، انبیا و اولیا و اصفیا را که – هم گام با مقاصدِ ربوبیت حرکت نموده، و خود را با ایمان و تسلیم، محبوب مالک هستی کردهاند - ب..." içeriğiyle yeni sayfa oluşturdu) Etiketler: Mobil değişiklik Mobil ağ değişikliği |
("'''نتیجه: مادام که خدا هست بیشک آخرت هم هست…'''" içeriğiyle yeni sayfa oluşturdu) |
||
125. satır: | 125. satır: | ||
البتّه از بین این محبوبان گرامی و بزرگوار نیز حضرت محمد(ع) را - که امام و مایهی فخر و مباهات آنهاست - انتخاب کرد، و نصف کرهی زمین و یک پنجم بشریت را در طول قرنهای متمادی با نور او منوّر ساخت، حتی گویا این هستی برای او آفریده شده باشد، همهی اهداف و غایتهای آن، با او و با دین و قرآن او ظهور مییابد، | البتّه از بین این محبوبان گرامی و بزرگوار نیز حضرت محمد(ع) را - که امام و مایهی فخر و مباهات آنهاست - انتخاب کرد، و نصف کرهی زمین و یک پنجم بشریت را در طول قرنهای متمادی با نور او منوّر ساخت، حتی گویا این هستی برای او آفریده شده باشد، همهی اهداف و غایتهای آن، با او و با دین و قرآن او ظهور مییابد، | ||
و آشکار میگردد، پس او مستحق و شایسته بود، تا در برابر خدمات بزرگ و ارزشمند و نامحدودش که به وسعت یک زندگی چند میلیون ساله است، در یک زمان نامحدود و با عمری بیپایان، پاداشش را دریافت نماید، اما او عمر کوتاهی را به مدت شصت و سه سال آن هم با مشکلات و مجاهدتها سپری نمود، و دنیا را ترک کرد! پس آیا احتمال و امکان دارد، یا میتوان قبول کرد، که او با امثال و دوستانش دوباره زنده و محشور نگردد؟ و اکنون هم روحش زنده نباشد، و زندگی نکند؟ و برای همیشه نیست شود، و به سوی عدم برود؟ حاشا و کلا! آری، همهی کاینات و همهی حقایق هستی خواستار دوباره زنده شدن او هستند، و حیات او را از صاحبِ هستی میطلبند. | |||
'''و مادام که،''' رسالهی «آیت الکبری» که «شعاع هفتم» است، و با سی و سه «اجماع ِعظیم» که هر اجماع آن، قدرت و صلابت کوه را دارد، ثابت نموده است، که این هستی از یک دست صادر گردیده، و یک مالک دارد، و اجماعهای مذکور، وحدت و احدیّت خداوند را که محور کمالات اوست، آشکارا نشان میدهند، و بیان میدارند، که با وحدت و احدیّت، همه هستی به منزلهی سربازان گوش به فرمان و مأموران مسخّرِ آن ذات واحد در میآیند، و با آمدن آخرت، کمالات او از سقوط مصون مانده، و عدالتِ مطلقش از تمسخر ِستم ِمطلق در امان میماند، وحکمت ِعامّهاش از سفالت و بیهودگی بری میشود، و رحمتِ گستردهاش از بازی عذاب آور نجات یافته، و عزّتِ قدرتش از عجزِ ذلّتوار نجات مییابد، و قداست و پاکیزگی خود را حفظ میکند. | |||
پس به یقین و بیشک، بنابر اقتضای حقایق ذکر شده در هشت بندی که با «و مادام که» آغاز گردید، و از هزاران نکتهی مهم ایمان به الله فقط یکی را بیان میکند، قیامت برپا خواهد شد، و حشر و نشر به وقوع خواهد پیوست، و دارِ مجازات و مکافات گشوده خواهد شد، تا اهمیت و مرکزیّت زمین و اهمیت و جایگاه انسان تحقق یابد... و عدالت و حکمت و رحمت و سلطنتِ خالق زمین و پروردگار انسان مقرر شود... و دوستان حقیقی و مشتاقِ پروردگار باقی از فنا و اعدام ابدی نجات یابند... و از بین این دوستانش بزرگترین و گرامیترین آنها پاداشِ خدمات قدسی و ارزندهاش را که کل هستی را شاد و خرسند کرده است، دریافت نماید... و کمالاتِ سلطان سرمدی از نقص و قصور، قدرتش از عجز و درماندگی، حکمتش از سفاهت و عدالتش از ظلم، منزّه و مقدّس و مبرّی گردد. | |||
'''نتیجه: مادام که خدا هست بیشک آخرت هم هست…''' | |||
''' | |||
<div lang="tr" dir="ltr" class="mw-content-ltr"> | <div lang="tr" dir="ltr" class="mw-content-ltr"> |
düzenleme