İçeriğe atla

Yirmi Üçüncü Lem'a/fa: Revizyonlar arasındaki fark

"'''طبیعت پرست و منکر(حق) می‏گوید:'''" içeriğiyle yeni sayfa oluşturdu
("صانع ذوالجلال و قادر کل شی مانند آن چه در مثال کتاب و ساعت بود، اسباب را خلق کرد، مسببات را نیز خلق می‏کند. او با حکمت خویش مسببات را به اسباب پیوند می‏دهد. جلوه‏‏یی از شریعت فطری کبرای الهی را که عبارت است از قوانین عادة الله - برای تنظیم حرکات کائنات - ت..." içeriğiyle yeni sayfa oluşturdu)
("'''طبیعت پرست و منکر(حق) می‏گوید:'''" içeriğiyle yeni sayfa oluşturdu)
188. satır: 188. satır:
صانع ذوالجلال و قادر کل شی مانند آن چه در مثال کتاب و ساعت بود، اسباب را خلق کرد، مسببات را نیز خلق می‏کند. او با حکمت خویش مسببات را به اسباب پیوند می‏دهد. جلوه‏‏یی از شریعت فطری کبرای الهی را که عبارت است از قوانین عادة الله - برای تنظیم حرکات کائنات - تعیین کرده؛ و در مقابل آن جلوه در اشیاء، طبیعت اشیاء را فقط به عنوان آینه و معکسی، با اراده‏ی خویش تعیین کرده است. و وجهی از طبیعت مزبور را که مظهر وجود خارجی‏ست با قدرت خویش ایجاد کرد و اشیا را در متن طبیعت آفرید و دریک‏دیگر آمیخت. آیا پذیرش این حقیقت که کاملاً معقول و نتیجه براهین بی‏شمار است، آسان است (در حد وجوب لازم نیست؟)، یا این که بگوییم ماده بی‏جان، بی‏ادراک، مخلوق، مصنوع، و بسیطی که شما سبب و طبیعت می‏نامید، همه جهازات و وسایل بی‏شمار و مورد نیاز برای هستی موجودات را در اختیارشان می‏گذارد و از آن‏ها می‏خواهد کارهای حکیمانه و بصیرانه را خود انجام ‏دهند؟ آیا این امر ممتنع و خارج از دایره امکان نیست؟ مطلب را به انصاف عقل بی‏انصاف تو ارجاع می‏دهیم.
صانع ذوالجلال و قادر کل شی مانند آن چه در مثال کتاب و ساعت بود، اسباب را خلق کرد، مسببات را نیز خلق می‏کند. او با حکمت خویش مسببات را به اسباب پیوند می‏دهد. جلوه‏‏یی از شریعت فطری کبرای الهی را که عبارت است از قوانین عادة الله - برای تنظیم حرکات کائنات - تعیین کرده؛ و در مقابل آن جلوه در اشیاء، طبیعت اشیاء را فقط به عنوان آینه و معکسی، با اراده‏ی خویش تعیین کرده است. و وجهی از طبیعت مزبور را که مظهر وجود خارجی‏ست با قدرت خویش ایجاد کرد و اشیا را در متن طبیعت آفرید و دریک‏دیگر آمیخت. آیا پذیرش این حقیقت که کاملاً معقول و نتیجه براهین بی‏شمار است، آسان است (در حد وجوب لازم نیست؟)، یا این که بگوییم ماده بی‏جان، بی‏ادراک، مخلوق، مصنوع، و بسیطی که شما سبب و طبیعت می‏نامید، همه جهازات و وسایل بی‏شمار و مورد نیاز برای هستی موجودات را در اختیارشان می‏گذارد و از آن‏ها می‏خواهد کارهای حکیمانه و بصیرانه را خود انجام ‏دهند؟ آیا این امر ممتنع و خارج از دایره امکان نیست؟ مطلب را به انصاف عقل بی‏انصاف تو ارجاع می‏دهیم.


<div lang="tr" dir="ltr" class="mw-content-ltr">
'''طبیعت پرست و منکر(حق) می‏گوید:'''
'''Münkir ve tabiat-perest diyor ki:'''
</div>


<div lang="tr" dir="ltr" class="mw-content-ltr">
حال که مرا به انصاف می‏خوانی باید بگویم: اعتراف می‏کنم راه خطایی که تاکنون طی کرده‏ایم، مسلکی بوده است بی‏نهایت پست، و صدبار محال و زیان‏بار. کسی که از حداقل شعور بهره مند باشد با نظر به تحقیقات سابق شما درمی یابد که نسبت دادن وجود به اسباب و طبیعت امری ممتنع و محال بوده و نسبت مستقیم هر چیز به واجب الوجود واجب و ضروری‏ست، لذا با گفتن '''«اَلحَمدُللهِ عَلی الایمان»''' ایمان می‏آورم.
Madem beni insafa davet ediyorsun. Ben de diyorum ki şimdiye kadar yanlış gittiğimiz yol hem yüz derece muhal hem gayet zararlı ve nihayet derecede çirkin bir meslek olduğunu itiraf ediyorum. Sâbık tahkikatınızdan zerre miktar şuuru bulunan anlayacak ki esbaba, tabiata icad vermek mümtenidir, muhaldir. Ve her şeyi doğrudan doğruya Vâcibü’l-vücud’a vermek vâcibdir, zarurîdir. Elhamdülillahi ale’l-iman deyip iman ediyorum.
</div>


<div lang="tr" dir="ltr" class="mw-content-ltr">
<div lang="tr" dir="ltr" class="mw-content-ltr">